moshaverrkhob moshaverrkhob
|
هنر درماني يك رشته تركيبي مي باشد كه از اصول و نظام موجود در هنر و روان شناسي تشكيل شده است. در اين روش از يك فرآيند خلاق، برخي بخش ها كه توسط هنر در درمان ايجاد شده است، و از يك بخش سوم كه مربوط كار هنري مي باشد، استفاده مي شود. طرز كار اين روش به نحوي است كه به افراد درمانجو، براي تقويت خود آگاهي، پيدا كردن عواطف، شناسايي تضادهاي عاطفي حل نشده، بهبود مهارت هاي اجتماعي و افزايش عزت نفس كمك مي كند. هدف اوليه هنر درماني عبارت از كمك به افراد داراي مشكلات روان شناختي و عاطفي است تا اين افراد بتوانند به سطوح بهزيستي شخصي و سطوح بالاي عملكردي دسترسي يابند. براي درمان موفق در اين روش، هيچ يك از موارد مربوط به تجربه هنري قبلي يا توانايي هنرمندانه طبيعي، مورد نياز نمي باشند. افراد درمانجويي كه به متخص سلامت رواني مراجعه مي كنند و فاقد توانايي هاي ذكر شده باشند، مي توانند با استفاده از هنر درماني، به وضعيت بهتري دست يابند. از تاريخچه تا تكنيك هاي هنر درماني در طول هزاران سال، در فرهنگ ها و مناطق مختلف جهان از بت هاي دست ساخت و طلسم ها، كه به صورت نقاشي ها و علائم مقدس بودند، براي درمان بيمار استفاده مي شد. هنر درماني به عنوان يك رهيافت درماني منحصر به فرد و داراي مقبوليت عمومي، اخيرا ايجاد شده و مربوط به سالهاي مياني قرن ۲۰ ام مي باشد. ظهور هنر درماني به عنوان يك حرفه در ايالات متحده و اروپا، به صورت مجزا و همزمان صورت گرفته است. هنر درماني تكنيك ها آموزش و اهداف (3) هنر درماني چيست؟ در دهه ۱۹۴۰، برخي از نويسندگان رشته سلامت روان، كار درماني خود بر روي درمانجوها را به صورت “هنر درماني” توصيف كردند. به دليل نبود دوره هاي هنر درماني رسمي يا برنامه هاي آموزشي در آن زمان، اين متخصصان سلامت بر اساس يك سري اصول ديگر، كه تحت نظارت روان پزشك ها، روان شناسان يا ديگر متخصصان سلامت روان بود، آموزش مي ديدند. پيشبردهاي صورت گرفت در اين زمينه در بيشتر منابع، ماگارت نامبر، به عنوان “مادر هنر درماني” ياد مي شود. در سال ۱۹۱۵، وي مدرسه والدين را در شهر خود، نيويورك، تاسيس كرد. همچنين وي به عنوان اولين موسس نهضت هنر درماني آمريكايي شناخته مي شود. نامبراگ معتقد بود كه كودكاني كه اجازه مي يابند تا خلاقيت هاي خودشان را بروز دهند و به موضوعاتي بپردازند كه به آن علاقه دارند، روند بهبود سلامتي بهتري را تجربه مي كنند. نامبراگ، تحت تاثير نهضت روانكاوي كه در آن دوره ارجحيت داشت، فرآيند خلاقانه را به عنوان يك متدلوژي مشابه با بيان لفظي در نظر گرفت. وي فرآيند خلاقانه را به عنوان يك وسيله اي براي بيان و اظهار موارد سركوب شده، تفكرات و عواطف ناخودآگاهانه فردي در نظر گرفت. مارگارت بر اين عقيده بود كه تركيب اظهارات اشاره اي وضعيت ذهني فرد با جنبه هاي شناختي و كلامي تجربه، مي تواند به درمان فرد منجر شود.
منبع :مشاوره خانواده-هنر درماني
امتیاز:
بازدید: 111
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |